به یاد جلال و رفعت؛ دوبله دیگر بی شما صفا ندارد...
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۰۱۸۳۴
پیکر استاد جلال مقامی روز گذشته در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفت؛ جلال نتوانست بیش از این دوری همسر هنرمندش را تاب بیاورد و در کمتر از یک سال از هجران او، خود را به رفعتش رسانید.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پیکر استاد جلال مقامی روز گذشته در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفت؛ جلال نتوانست بیش از این دوری همسر هنرمندش را تاب بیاورد و در کمتر از یک سال از هجران او، خود را به رفعتش رسانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جلال مقامی بازیگر، مجری، دوبلور و مدیر دوبلاژ سال ها در سینما، رادیو و تلویزیون ایران در کنار بانو رفعت هاشم پور همسر هنرمندش، درخشیدند و خاطرات ماندگاری را برای عشاق هنر هفتم به یادگار گذاشتند.
استاد مقامی با نگاهی آرام و چهره ای مظلوم از ابتدای دهه 60 و از شبکه دوم سیما برای بیش از یک دهه با برنامه پر طرفدار «دیدنی ها» میهمان خانه های مردمی شده بود که با نهایت ذوق پای برنامه اش می نشستند و ساعتی هرچند کوتاه سرگرم می شدند.
بدون شک صدای جادویی جلال بر فیلم های ایرانی و خارجی آنقدر خوش می نشست که دیدن نسخه اصلی این فیلم ها معمولاچنگی به دل نمی زد و گویا چیز زیادی کم داشتند، گویا فیلم ها بی صدای این عزیزان ناقص بودند. هنوز هم دیدن «بر بادرفته» بدون صدای جلال و رفعت تماشایی ندارد. در جاودانه ویکتور فلمینگ آنقدر همه چیز به هم چفت و بست شده که تصور بازی اسکارلت بدون صدای رفعت واقعا نمی چسبد! همان طور که نقش اشلی ویلکز بی صدای جلال معنا ندارد.
تماشاگران تلویزیون بارها صدای جلال و رفعت را در نقش های مختلف شنیده اند و از آنها خاطره دارند؛ جلال بارها به جای رابین ویلیامز در نقش های مختلف جادوگری کرده، در سریال «هشدار برای کبری 11» به جای سمیر، در مجموعه تلویزیونی «ارتش سری» بجای برانت، در مجموعه «پوآرو» بجای هستینگز، بجای رابینسون در مجموعه «خانواده رابینسون» صدای او هنوز در گوش تماشاگران باقی مانده است؛ همانطور که صدای رفعت در نقش هایی مثل اسکارلت اوهارا در «بربادرفته»، بجای بازیگر نقش هند در «محمد رسوال الله» و یا بجای شخصیت صفیه در فیلم «بازمانده» جاودانه شده است؛ شاید یکی از خاطره انگیزترین دوبله بانو هاشم پور گویندگی بجای شخصیت هتی کینگ در سریال «قصه های جزیره» باشد؛ سریالی که علاوه بر گویندگی، مدیریت دوبلاژ آن را نیز برعهده داشت.
رفعت هاشم پور پس از سال ها دوبلوری، در ششم اسفند ماه 1400 دیده از جهان فرو بست و در قطعه هنرمندان آرام گرفت؛ همان طور که همسرش جلال مقامی پس از درد و رنج ناشی از بیماری و سکته ای که چند سال پیش کرده بود، پنجم آبان ماه از دنیا رفت و چند روز بعد به خاک سپرده شد تا در کنار یار سال های زندگی اش آرام بگیرد.
بیشتر بخوانید؛
پیکر جلال مقامی در خانه ابدی آرام گرفتمنبع: دانا
کلیدواژه: جلال مقامی آرام گرفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۰۱۸۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی با آلاحمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نگذاشت
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ در شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت بود. دوره ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه انگلیسیزبان مهرآیین گذراند.
در سال ۱۳۱۶ اولین مقالهاش را با نام «زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست» در نشریهای محلی چاپ کرد. در سال ۱۳۱۷ به تهران آمد و مدتی در شبانهروزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را پی گرفت. بعد در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
در سال ۱۳۲۰ بهعنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علیاکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. سیمین دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۲ از کار رادیو کنارهگیری کرد و در روزنامه ایران مشغول به کار شد. از این زمان به بعد، او با نام مستعار «شیرازی بینام» برای نشریات مختلف مقاله نوشت و ترجمه کرد.
در ۱۳۲۷، اولین کتاب خود را با نام «آتش خاموش» نوشت. این اثر نخستین مجموعه داستانی بود که به قلم زنی ایرانی چاپ شد. داستانهای این مجموعه با نقدهای منفی بسیاری مواجه شد. در ۱۳۲۸ با مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و یک سال بعد با جلال آلاحمد، نویسنده و مبارز اجتماعی مطرح آن سالها ازدواج کرد. این ازدواج تا مرگ نابههنگام آل احمد در سال ۱۳۴۸، بهمدت ۲۰ سال دوام داشت.
همزمان با سالروز تولد سیمین دانشور در گزارشی به مرور زندگی این نویسنده پرداختیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
تحصیل در آمریکا
دانشور در شهریور ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه فولبرایت به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد. در این سفر نامههایی که بین او و جلال رد و بدل شد که بعدها در کتابی به نام «نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد. در مدت تحصیل در آمریکا «باغ آلبالو»، دشمنان چخوف»، «بئاتریس آرتور شنیتسلر» و «رمز موفق زیستن» دیل کارنگی را هم ترجمه و منتشر کرد.
بازگشت به ایران و ادامه کار نویسندگی
دانشور در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران و پسران مشغول تدریس شد. سپس مدیریت مجله نقش و نگار را پذیرفت و «کمدی انسانی» سارویان و «داغ ننگ» ناتانیل هاتورن را ترجمه کرد.
در ۱۳۳۷ کتاب «همراه آفتاب» نوشته هارولد کورلندر را ترجمه و منتشر کرد. تا اینکه در سال ۱۳۳۸ بهعنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. کار تدریس او در دانشگاه تهران تا بیست سال بعد، یعنی سال ۱۳۵۸ که از دانشگاه تهران بازنشسته شد، ادامه یافت.
در سال ۱۳۴۰، دومین مجموعه داستان خود با نام «شهری چون بهشت» را منتشر کرد. دانشور، همراهِ همسرش جلال آلاحمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود. و در نخستین انتخابات، فروردین ۱۳۴۷ بهعنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد. در تیر ۱۳۴۸ رمان «سووشون» را منتشر کرد که مشهورترین رمان او است و تا به حال به هفده زبان ترجمه شدهاست. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی میدانند. دو ماه بعد از انتشار «سووشون»، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، جلال آلاحمد درگذشت.
دانشور در سال ۱۳۵۱ کتاب «چهل طوطی» را منتشر کرد. این کتاب ترجمهای است از مجموعهای از حکایتهای هندی که لین یوتانک، نویسنده چینی، در کتابی به نام The Wisdom of Indiaجمعآوری کردهاست. این کتاب که تنها همکاری آلاحمد و دانشور به حساب میآید که توسط انتشارات موج به چاپ رسید.
در سال ۱۳۶۱ کتابی را به نام «غروب جلال» را منتشر کرد. این کتاب از دو بخش تشکیل شدهاست: بخش اول کتاب، با نام «شوهرم جلال» در سال ۱۳۴۱ و در زمان حیات آلاحمد نوشته شدهاست. دانشور این کتاب را با وصف آلاحمدِ نویسنده آغاز میکند، افکار و ویژگیهای اخلاقی او را از منظر خود توصیف میکند و به جنبههای فردی، اجتماعی و سیاسی زندگی او میپردازد. بخش دوم کتاب، تقریباً بیست و یک سال بعد نوشته شدهاست. در این بخش، دانشور خاطره روز درگذشت آلاحمد را روایت میکند. نام کتاب، از همین بخش دوم گرفته شدهاست.
در سال ۱۳۷۲، اولین کتاب از سهگانه سیمین دانشور، به نام «جزیره سرگردانی» منتشر شد که به دغدغههای روشنفکران ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ میپرداخت. در ۱۳۷۶ مجموعه داستان «از پرندههای مهاجر بپرس» با همکاری نشر نو و نشر کانون چاپ شد. در سال ۱۳۷۸ یادنامه جلال آلاحمد توسط علی دهباشی منتشر شد که گفتوگویی مفصل با دانشور را شامل میشد. جلد دوم تریلوژی دانشور، «ساربان سرگردان»، در سال ۱۳۸۰ را چاپ کرد.
دانشور در گفتوگو با ناصر حریری گفتهاست او و جلال آلاحمد هر چه مینوشتند، به هم نشان میدادند اما او هرگز اجازه نمیداده جلال در نوشتههایش دست ببرد. همچنین دانشور هیچگاه از نثر آلاحمد که دستکم سه دهه یکهتاز میدان نویسندگی بود، تأثیر نپذیرفت و زندگی مشترک در شیوه نگارش او اثر نگذاشت و استقلال خود را حفظ کرد.
درگذشت
سیمین دانشور در ۳۰ تیر ۱۳۸۶ بهعلت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. با بستری شدن او شایع شد که وی درگذشتهاست اما این خبر تکذیب شد. او در ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد. دانشور پس از یک دوره بیماری آنفولانزا، عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر در ۹۰ سالگی در خانهاش در تهران درگذشت. قبر سیمین دانشور در قطعه هنرمندان بهشت زهرا است.
الهام قاسمی
کد خبر 6089822 الناز رحمت نژاد